سومین سفرنامه شیراز
هفته گذشته یه مسافرت کوتاه به شیراز داشتیم تصمیم گرفتیم حالا که مشغله کاری بابا زیاده و بیشتر از سه چهار روز نمیتونه توی سفر بمونه بریم شیراز.پیشنهاد بابا سفر به شهرهای دیگه و منزل دوست و فامیل بودکه البته خودم هم دوست داشتم دیداری تازه بشه اما بخاطر انا که تازه سرما خورده بود و ممکن بود بدقلقلی یا شیطنت کنه ترجیح دادم شیراز رو انتخاب کنم که مزاحم کسی نباشم وآنا هم راحت باشه.پیشبینی من درست از آب در اومد و آنا سرما خوردگیش توی مسافرت شدیدتر شد و بلافاصله بردیمش دکتر ولی خب شب ها مرتب سرفه میکرد و حالش به هم میخورد.با هزار ترفند و وعده آدامس بهش دارو میدادیم . روزها بد نبود ولی شب ها خیلی گریه میکرد و حالش بد میشد. یه روز رفتیم باغ ارم ...
نویسنده :
مامان آنا
5:22